عید دوم رومینا گلی(1392)
زلزله
سلام خوشگل مامان.دلو دماغ نوشتن این خبرو نداشتم ...از عصر زمین لرزه داره خورموج و روستاهای اطرافو میلرزونه تا الان 30زمین لرزه که بعضیاشون شدید بودن ثبت شده.تعدا زیادی کشته شدن.خدا به بازماندگان صبر بده. بوشهر هم ٤و نیم من یه لرزشی رو احساس کردم منو شما و بابایی خواب بودیم با صدای تکون خوردن شیشه در و پنجره بیدار شدم احساس کردم زمین هم میلرزه بابایی رو صدا کردم گفتم زلزله ست گفت نه بخواب !!!!اما ربع ساعت بعدش بازم لرزشی رو حس کردم .خدا بخیر کنه
نویسنده :
مامانی و بابایی
13:20
شیطنت هایی مخصوص رومینا
رومینا و باباییش
...و چند عکس
روز مادر مبارک
ای مادر عزیزم بوسه می زنم بر دستان تو تو که شب ها برای « من» نخوابیدی تو که روز ها برای « من» نیاسودی مهر تو محبت تو ... لبخند تو همه برای من بود و اینک من بر دستان پاک تو بوسه می زنم مادر عزیزم روزت مبارک ...
یه دنیا حرف...
19ماهگی فندق من مبارک
سلام پرنسس کوچولوی من.19ماهگیت مبارک عشق من. خدا رو هزار بار شاکرم بخاطر این موهبت زیبا. دوست دارم بدونی بیشتر از هر کسی دوستت دارم عزیز دلم. من عاشقتم ..عاشق اون لحظه ای که وقتی خسته م ومیگم رومینا یه بوس بده مامان لپاتو میاری نزدیک لبام که بوست کنم من عاشقتم ...عاشق اون صورت معصومت که وقتی خوابی دوست دارم ساعت ها بهش زل بزنم و نگاهت کنم من عاشقتم...عاشق وقتی که میگم رومینا با هم بشماریم میگم یک و تو میگی ده و من میگم سه من عاشقتم...و این عشق و دوست داشتنت هر روز بیشتر و بیشتر میشه میخوام بدونی تو همه لحظات سخت زندگی این تویی که با اومدن در آغوش من بمن آرامش میدی ...