عیدی عمه صدیقه به رومینا
دیروز که سال تحویل شد عمه صدیقه و آغاجون همراه پانیذ و پونه (دخترای خاله زری) اومدن خونه مون.عمه واست عیدی دو تا عروسک گرفته بود که بهت داد. وقتی عمه و پانیذ و پونه اومدن شما خواب بودی.عمه آروم صدات میکرد که رومینا پاشو عروسکاتو ببین یه چند بار که صدات کرد آرووم چشاتو وا کردی قربونت برم.همه کلی ماچت کرد بعد هم عروسکاتو داد بهت و شما چنان ذوقی کردی که میخواستم بخورمت فندق من.علاقه نشون میدادی به عروسکات تا ازت میگرفتنش یا میوفتاد دست دراز میکردی سمتشون.الهی من فدات شم عسل من اینم عیدی عمه اینجا هم داشتی آغا جوون رو که باهات حرف میزد نگاه میکردی اینم پونه که کنارت نشسته بود و باهات بازی میکرد دست عم...