10ماهگیت مبارک فندق من
سلام عزیز دل من.امروز٢٧تیر ماهست ١٠ماه از بودن با تو میگذره و من هرروز بیشتر و بیشتر به فرشته کوچولوی زندگیم وابسته میشم.چقدر تو شیرینی عروسک من.هر روزم شیرین تر میشی.١٠ ماهگیت مبارک فندقی من.ایشالا همیشه سالم باشی و خنده از رو لبای خوشگلت محو نشه.سرماخوردگیت خدا رو شکر بهتر شده.اما بگم که حالا مامان مریض شده امروز صبح که از خواب پا شدم(یواشکی بگم که دیشب اصلا نذاشتی بخوابم وروجک) دیدم گلوم بدجور شده از صبح هم سرم درد میکنه و کمی کوفتگی دارم.سعی میکنم زیاد بهت نزدیک نشم که یه وقت این گلو درد به تو نرسه.
٢ماه دیگه تا تولدت مونده.و من واسه اون لحظه و اون روز کلی برنامه تو ذهنمه.
عاشقتم خیلی زیاد بخصوص وقتی تو رورکت لم میدی و خودتو ولو میکنی میخوام بخورمت.این روزا هم که دیگه یه جا بند نمیشی تا میذارمت زمین بدو که رفتیم...میری و به اولین تکیه گاهی که رسیدی دستتو میگیریو بلند میشی و کلی ذوق میکنی.دیگه از دوتا پله آشپزخونه هم میای بالا.یه روز که گذاشتمت تو سالن و رفتم که یه چیو ببرم تو اتاق بذارم اومدم دیدم وسط آشپزخونه ای باورم نمیشد فندق من از اون دوتا پله اومده بود بالا حالا هم هر وقت صدامو از تو اشپزخونه بشنوی زودی میای اونجا.