رومینا عسل منرومینا عسل من، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 15 روز سن داره

دخمل دوست داشتنی مامان و بابا

بدون عنوان

1390/11/10 18:05
1,197 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز دل مامان ماچ   امروز(دوشنبه ١٠/١١/٩) مامانی میخواست واسه ناهار دوپیازه میگو درست کنه پلو و میگوها رو درست کرده بودم داشتم پیازا رو آماده میکردم که بابایی رسید پیازا رو که گذاشتم رو اجاق شما شروع کردی به بهونه گرفتنhysteric.gif بخاطر همین بابایی گفت من حواسم هست لبخندشما برو به رومینا برس.منم اومدمو به شما شیر دادم connie_rockingbaby.gif دیگه داشت کم کم خوابت میبرد که بابایی گفت من یه سر میرم تو حیاط الان میام .چشات داشت سنگین میشد که صدای جزوولز پیازا رو شنیدم آروم گذاشتمت زمین و رفتم اشپزخونه دیدم بعععععععلهتعجب چه به سر پیازای نازنین که قرار بوده طلایی بشه اومدهکلافه.دیگه خودم بقیه کارا رو کردم تا بابایی اومد... ازش تشکر کردمتشویق بابت سوزوندن پیازا این کارو فقط اون از پسش بر میومد

برو ادامه مطلب شاهکار بابایی رو ببین

باز خدا رو شکر زودی رسیدم همه ش نسوخت!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (19)

مامی غزل طلا وهستی بلا
10 بهمن 90 18:45
مرسی عزیزم که به وبلاگ پرنسسای من سرزدید در موردعکسها وقتی آهنگ وبلاگم پخش شد اونوقت تمام عکسها باز میشه عزیز یه کم طول میکشه بازم به خونه کوچیکمون سربزن خوشحال میشم رومینا بلا روببوس


مامی غزل وهستی من
10 بهمن 90 18:52
مرسی که به وبلاگم سرزدید لطفا من روهم لینک کنیدرومینای دوست داشتنی رو ببوسید
مامان حنا
10 بهمن 90 19:41
سلام عزیزم فدای سرتون دوباره یکی دیگه پیاز داغ درست میکردی آقایون اینجوری هستن خوب چه میشه کرد مرد هستن دیگه یه بار شوهرمنم همین کارو کرد روی ماه رومینای عزیزم رو ببوس
مامان ریحانا
10 بهمن 90 21:11
به به منم میگو دوست دارم
اتفاقا چند وقته پیش درست کردم اما چون از پیاز اصلا خوشم نمیآد پیاز رو رنده میکنم
حالا بالاخره تونستی غذا درست کنی یا نه ؟




آره عزیزم سوخته ها رو جدا کردم .خوب شد زود رسیدم همش نسوخت
مامان ماهان عشـــــــــ❤ــق
10 بهمن 90 21:32
ای بابا سخت نگیر.فقط دورش سوخته.اگه من بودم که باید ماهیتابه رو هم دور مینداختی.
مامان ثنا و ثمین
11 بهمن 90 21:36
اکشال نداره.خب مهم نیت عمله.همین که میخواستن کمک کنن خودش مایه ی دلگرمیه. راستی این دوپیازه ی میگو چه جوریه ؟ غذای بوشهریه؟
ندا مامان پویان
12 بهمن 90 1:21
بالاخره شد ما هم نظر بدیم تو وبلاگ رومینا خانم! دخملت خیلی بانمکه خانمی. میگم شوهرت همیشه برات یه شاخه گل میخرید ایندفعه برات دسته گل آورد! باید ازش تشکر کنی هه هه
مامان ترنم کوچولو
12 بهمن 90 11:11
از دست این آقایون
مامان ارمیا
12 بهمن 90 12:23
دخمل دوست داشتنی مامان و بابا
12 بهمن 90 19:02
سلام خوبی دست آقا سعید درد نکنه آخه کی اینها کار کردن که حالا کارکنن راسته که می گن حلال زاده به داییش می ره.کپلی چطوره می بوسمشhttp://www.niniweblog.com/images/smilies/smile%20(8).gif
مامان ریحانا
13 بهمن 90 1:47
کجایی؟
زن دایی رقیه جونش
13 بهمن 90 21:18
سلاااااااااااااااااااااااااااام. اخه کی دیدی سعید از این کارا کنه راسته میگن بچه حلال زاده به دایش میره.... کپولی یو می بوسم
maryam
14 بهمن 90 22:12
salam khobid?man mamane katayoonam.dokhmale man ham sene romina jooooooooone.rasti nanaze shoma chan kiloo hast?
عمه زینب دانیال
15 بهمن 90 11:30
از دست این باباها ولی همین که کمک میکنن دستشون دردنکنه
ثمین
16 بهمن 90 0:55
سلام اومدم ازتون دعوت کنم تا از نمایشگاه هفت سین دنیای نفیــــــــــس دیدن کنید. منتظرتون هستم
مامان ترنم کوچولو
16 بهمن 90 13:07
اومدیم نبودید
مامان حنا
17 بهمن 90 5:36
عزیزم برات کامنت دادم رمز و گفتم لطفا تاییدش نکن ممنون


باشه خانمی
مامان پریسا
17 بهمن 90 16:40
خسته نباشن
محيا كوچولو
19 بهمن 90 19:15
باباييه ديگه