بدون عنوان
فندقی من،امروز عصر منو شما و بابا سعید با هم رفتیم نمایشگاه حیوانات که تازه باز شده بود
اول با بابایی سوار ماشین شدی
اینجا هم ماشینو پارک کرده بودیم داشتم میرفتیم سمت درب نمایشگاه
اینم عکس حیوونایی رو که دیدیم
این2تا هم اونموقع خواب بودن!!!!!!!!!!!!!!
بعد از نمایشگاه هم رفتیم مرکز خرید که البته شما تو بغل بابایی خوابت برد
اینجوری
و یه چیز دیگه اینکه پانیذ (دخترخاله بابایی )که الان کلاس پنجمه واست با خط خودش یه چی نوشته و به شما تقدیم کرده
مرسی پانیذ جان
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی