کارایی که این اواخر میکنیو میخوام واست بگم فندق من اول اینکه وقتی داری شیر میخوری اگه کسی حرفی بزنه یا از کنارت رد بشه چنان برمیگردی نگاش میکنی که نگو و اگه طرف همچنان کنارت باشو حرف بزنه به هیچ طریقی دیگه به شیر خوردن بر نمیگردی کوچولوی من دومیش اینه که بعضی اوقات در حالیکه داری شیر میخوری انگشتت هم میخوای بمکی(هر دو کارو با هم) یه موقع هایی هم از شیر خوردن دست میکشی انگشتتو میکنی دهنت نمیدونم شاید انگشتای کوچولوت از شیر خوشمزه ترن!!!! دیگه دوست نداری خوابیده بازی کنی همش نق میزنی یا باید بغلت کنیم بچرخونیمت یا باید رو پاهامون بذاریم که دور اطرافو دید بزنی عسل مامانی شبا وقتی گریه میکنی میام سراغت میبینم با چشم بسته داری گری میکن...